اندر حکایت دروغهای دولت راستگویان!
بسم رب الصدقین
دروغها و عوامفریبیهای متعدد این دولت پر مدعا داستانی تکراری و تهوعآور شده است؛
در همین راستا، دو مقاله خواندنی از روزنامههای امروز صبح را در زیر آوردهام:
سونامی دروغ! [ مقالهای به قلم حسین شمسیان در روزنامه کیهان ]
... جریان نفوذ کرده، به جای بیم از رسوایی، هر روز دروغی تازه سر داد و با بکارگیری روزنامههای زنجیرهای و رسانههای اجارهای، به عملیات روانی و ایجاد نگرانی برای مردم و سیاهنمایی از گذشته پرداخت ... این جریان نفوذی با ماجراسازیهای فراوان کوشید از یک سو بیبرنامگی و بیهنریاش را پنهان کند و از دیگر سو در سایه سیاهنمایی علیه نظام و ایجاد دو قطبی واهی و ترس موهوم در مردم، به خیال خود به جلب اعتماد عمومی و کسب کرسیهای بیشتری از قدرت بپردازد و به اصطلاح برای فتح سنگر به سنگر گام بردارد! اما چند روز گذشته را باید ایام طوفانی رسواییهای متعدد برای این جریان دانست. فضاحتهایی که هریک به نحوی تشت رسوایی آنها را از بام فرو افکند و دستشان را برای مردم رو کرد. به این چند نمونه توجه بفرمایید:
۱- بدون شک ماجرای مشهور و پرهیاهوی «بورسیهها» یکی از مهمترین و بزرگترین دروغهای یک سال و نیم گذشته است که مدت زیادی از وقت ارزشمند کشور را به خود مصروف ساخت و باعث ایجاد بدبینی در جامعه و بیآبرویی جامعه دانشگاهی و فرهیخته کشور شد. فراموش نمیکنیم تیترهای آتشین و حساب شده رسانههای زنجیرهای را که از یک مرکز فرمان واحد تنظیم و در چند رسانه منتشر میشد ...
۲- کشف و رونمایی از پروندههای متعددی که در هیچ محکمهای مطرح و اثبات نشده، ویژگی دیگر این جریان دروغگو و هوچی است. هر هفته اعداد و ارقامی بدون کوچکترین مستندی از سوی برخی مسئولان دولتی اعلام میشد و جریان مرموزی، موریانهوار ستونهای اعتماد مردمی را میجوید ... مثلا وقتی یکی از مسئولین دولتی از کشف فساد 12 هزار میلیارد تومانی خبر داد، بلافاصله برخی دیگر نسبت به آن واکنش نشان داده و آن عدد را رد کردند و البته اندکی بعد معلوم شد 70 میلیارد تومان بوده که آنهم از متخلفین بازپس گرفته شده بود! ... از یک سو کشف فساد شگفتانگیز بیش از 9 هزار میلیارد تومانی توسط نمایندگان مجلس در دوره کوتاه مدیریتی دولت یازدهم (تنها در دو مورد رانت) به درستی میزان صداقت آنها در مبارزه با فساد را نشان داد ...
۳- بحث پولهای کثیف که از اسفند سال پیش ناگهان سپهر سیاسی کشور را دربرگرفت نیز از این جمله است. پس از آنکه وزیر کشور سخنان عجیب و غریب و غیرمستندی در این باره گفت، به ناگاه اتاق فکر جریان نفوذی به رسانههای اجارهای فرمان آتش داد و در کوتاه زمانی هر که هر عقدهای از نظام اسلامی داشت در قالب مصاحبه و گفتگو بیرون ریخت ... وزیر دادگستری هم در این معرکه وارد شد و ادعاهای غیرمستندی در این باره مطرح کرد! ... وزیر کشور مجبور شد در مجلس حضور یابد و بیپرده و بیپروا حقیقت را بگوید و رسما اعلام کند فقط در این باره هشدار داده و هیچ پول کثیفی در کار نبوده است ... اما بازهم ماجرا تمام نشد! آنها که ابتدا مخالف وزارت رحمانی فضلی بودند و او را نفوذی میدانستند ... حالا که باید پس از اقرار وزیر، از مردم عذرخواهی کنند، پروژه عبور از او را کلید زده و از رئیسجمهور میخواهند وزیری شجاع برای وزارت کشور منصوب کند! از نظر آنها، آدمی هرچه دروغگوتر و بیشرمتر باشد شجاعتر است! ...
دولت «راستگویان»؟ [ مقالهای به قلم سیده آزاده امامی در روزنامه وطنامروز ]
... حکایت همین یکی ـ دو سالی است که از عمر دولت راستگویان میگذرد؛ برای ملت عادت شده است شنیدن ادعاهایی که چند صباحی موجی میشود برای موجسواری جماعتی که انگار در فضای آرام و بیهیاهو حرفی برای گفتن ندارند، از اینرو ناگزیر باید هرازگاهی از میان زمین و هوا سوژهای دست و پا شود تا خوراک این جریان غوغاسالار را برای تداوم حیاتش مهیا کند. ادعاهایی که البته آخرالامر هم چیزی جز شرمساری برای مدعیان خویش همراه ندارد!
نظیر همین غائله پولهای کثیف که در نهایت با «عذرخواهی» وزیر کشور به پایان رسید؛ ...
عیناً همین سناریو چندی پیش در جریان بحث بر سر انبوه(!) «بورسیهها»ی غیرقانونی به اجرا درآمد! ...
دولتی که قرار بود «کلید» به دست بیاید و قفل بسته بر معیشت ملت را بگشاید و تحول «صد روزه» ایجاد کند، حالا که قفلی از معضل اشتغال و مسکن و ازدواج نگشوده و تحولی در اقتصاد رقم نزده باید هم موضوعی شبیه بورسیهها علَم کند تا ملت خیلی درباره این قفل و آن «کلید» سوالی نپرسد!
افرادی که برای سوال از عقبنشینی در برابر دیپورت شدن سفیر دولت مدعی بلد بودن راه تعامل با «همه» دنیا پاسخی ندارند البته که به دیوار کوتاه منتقدان بند میکنند و هر از گاهی مرحمتی نثار ایشان میکنند!
دولتی که قرار بود به طرفه..العینی و تنها به بهای «یک لبخند» سایه شوم تحریمها را از سر مملکت براندازد و در عین حال هیچ از دستاورد دانشمندان شهید ملت را نبازد و حالا چیزی درست برعکس در کف دارد- «تحریمهایی که رفع نشدهاند» و با این روند ظاهرا قرار هم نیست رفع شوند و در عوض تعهدات سنگینی که داده شده و «دستاوردهایی که تعلیق شدهاند»!- حق دارد چند وقت یکبار بحثهایی درباره «وظیفه پلیس که اجرای قانون است و نه اجرای اسلام» یا وظیفه نظام اسلامی که میتواند مردم را به «بهشت» ببرد یا نه و امثالهم را پیش بکشد که ملت خیلی حواسش به اصل قضیه نباشد! ...