چرا دولت آقای روحانی مردم را از رقبا میترساند؟
بنام آفریدگار راستی و درستی
رفتار جبهه آقای روحانی از دو هفته پیش تا کنون خیلی تغییر کرده است ... گویا محاسبات اولیه آنها در ابتدا این بوده که برای پیروزی در انتخابات چندان دشواری ندارند ... اما پس از مناظرات اول و دوم و استقبالهای گسترده و پرجمعیت از نامزدهای رقیب (بخصوص سخنرانیهای آقای رئیسی) در شهرهای مختلف و برخی وقایع دیگر (که اشاره خواهم کرد) گویا ترس و نگرانی جدی در جبهه آقای روحانی و حامیان او ایجاد شده است ... لحن آقای روحانی خیلی تندتر و گزندهتر شده است ... افراد زیادی که قبلا در حمایت از وی به میدان نیامده بودند، اکنون تمام عیار وارد کارزار حمایت از دولت فعلی شدهاند ... نکته کلیدی که میخواهم توجه همگان را به آن جلب کنم این است: آقای روحانی بر خلاف دیگر رقبا، بیش از آنکه از برنامههای خود برای شکوفایی اقتصاد و بهبود وضعیت کشور بگوید، با بدگوییهای عجیب و غریب درباره دیگر نامزدها و طرح مسائل حاشیهای، مردم را از رأی دادن به آنان میترساند ... به راستی چرا ؟!
پاسخ به این پرسش البته چندان سخت نیست؛ پاسخ کلیدی آن در بیکارنامه بودن دولت آقای روحانی است. آقای روحانی هیچ چیز برای عرضه به مردم ندارد و مشت او کاملا خالی است. آقای روحانی در سال ۹۲ با نشان دادن کلید و با دو وعده کلیدی موفق شد رأی اکثریت مردم را جلب کند:
۱- بهبود وضعیت معیشت مردم در مدت زمانی کوتاه (یک ماهه و صد روزه)؛
۲- حل و فصل تحریمهای اقتصادی از طریق مذاکره با قدرتهای غربی؛
اینها مهمترین و جذابترین وعدههای آقای روحانی در انتخابات سال ۹۲ بود که وقتی از هر کس که به ایشان رأی داده بود درباره علت رأی سؤال میپرسیدید، به یکی یا هر دو مورد از اینها اشاره میکرد ... که البته عجیب هم نبود و دغدغه اصلی مردم در سال ۹۲ مسأله اقتصاد و معیشت بود ... و امثال آقایان روحانی، ولایتی، و رفسنجانی هم (برخلاف رویه رهبری) مرتب به مردم میگفتند که تحریمها کمر کشور را خم کرده و راه حل آن در مذاکره و توافق با قدرتهای غربی است.
اکنون پس از گذشت ۴ سال همچنان دغدغه اصلی مردم و رهبر انقلاب همین موارد است؛ یعنی: اقتصاد و معیشت ... اما این بار آقای روحانی دیگر روی شعارهای اقتصادی مانور نمیدهد ... چرا؟! ... چون مشت دولت او خالی است! چیزی برای اثبات خود ندارد! و اتفاقا مانور روی مسأله اقتصاد کاملا به ضرر اوست ... دولت آقای روحانی نه تنها نتوانست تحول اقتصادی کوتاه مدت ایجاد کند، بلکه حتی تا انتهای ۴ سال هم نتوانست وضعیت اقتصاد را بهبود بخشد.
کل فعالیت دولت آقای روحانی خلاصه میشود در: ۱- توافق برجام؛ ۲- کنترل نرخ تورم؛
غیر از این موارد دولت آقای روحانی هیچ دستاورد مثبت دیگری برای عرضه به مردم ندارد!
اما اگر همین دو مورد را هم بررسی کنیم بیشتر متوجه علت نگرانی و هراس آنان میشویم:
۱- توافق برجام
آقای روحانی پیش از انتخابات و همچنین پس از آن در سخنرانیهای مختلفی، تمام مشکلات اقتصادی کشور را به تحریمهای خارجی گره میزد. اگرچه توصیههای رهبری بر خلاف این موضوع بود و ایشان به دولت توصیه میکردند که همه چیز را به تحریمها گره نزنید (چون واقعیت هم همین است) اما آقای روحانی همچنان بر این موضوع پافشاری داشت تا جاییکه حتی حل مشکل آب خوردن مردم را هم به رفع تحریمهای ظالمانه گره زد! ... دولتمردان دیگر نیز همین رویه را در پیش داشتند؛ مثلا آنجا که آقای مهندس ترکان (معاون رئیسجمهور) با انتقاد شدید از نمایندگان که مشغول بررسی ابعاد گوناگون توافقنامه برجام بودند، ضرر و زیان هر روز تأخیر در تصویب و اجرای برجام را حداقل ۱۰۰ میلیون دلار اعلام کرد! ... همین رفتارها بطور طبیعی انتظارات مردم و جامعه را بالا برد و آنها (به درستی) منتظر یک تحول شگرف در جامعه بودند ... اما دو سال پس از توافق و یک سال و نیم پس از اجرای برجام، مردم جامعه هیچ بهبود ملموسی احساس نکردند و کار به آنجا رسید که رئیس جمهور مردم را به صبر دعوت کرد تا بالاخره درخت سیب و گلابی برجام میوه بدهد! ... و بعدها که اوضاع بدتر شد آقای روحانی گفت: اصلا قرار نبود با برجام تحول اقتصادی ایجاد شود، بلکه سایه شوم جنگ را از سر مملکت مرتفع کردیم ... و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
۲- کنترل نرخ تورم
کنترل نرخ تورم هم توسط این دولت یک قصه پرغصه است! ... در این باره کارشناسان اقتصادی بارها گفتگو کردهاند (مثلا مناظره دکتر ابراهیم رزاقی و مجتبی خالصی) که سیاست مهار تورم دولت آقای روحانی تنها منجر به رکود شدید در بازار شد و نتیجه آن ورشکستگی و تعطیلی بسیاری از صنایع و کارگاههای تولیدی و در نتیجه بیکار شدن بسیاری از شاغلین بوده است ... این دقیقا معکوس چیزی است که کشور به آن احتیاج دارد: یعنی رونق تولید و ایجاد اشتغال ... اگرچه تورم پایین در زمان رکود چندان اثر مثبتی بر معیشت مردم ندارد، اما حتی همین نرخ تورم پایینی که مرکز آمار اعلام میکند را هم مردم در زندگی خود احساس نمیکنند چرا که بسیاری از اقلام ضروری نظیر لبنیات و برنج و غیره و همچنین قبضهای برق و گاز با افزایشهای قابل توجه در همین دولت روبرو بود.
همین واقعیات است که دولتمردان را با صحنههای نگران کنندهای روبرو کرده؛ نظیر تجمعات کم رونق [و اتوبوسی] در مراسمهای حمایت از آقای روحانی در شهرستانها و یا شعارهای اعتراضی کارگران در مراسم روز کارگر و همچنین فریادهای اعتراضی شدید در بازدید آقای روحانی از معدن آزادشهر گلستان که رئیس جمهور را مجبور به فرار کرد ...
با کنار هم گذاشتن این حقایق مشخص میشود که چرا آقای روحانی و جبهه طرفداران او به جای اینکه از دستاوردهای مثبت خود در این ۴ سال سخن بگویند (چون اصلا وجود ندارد!) فقط مشغول فحاشی و تهمت به دیگر نامزدها هستند و مسائل بیربط و حاشیهای و دروغ به دیگر نامزدها نسبت میدهند تا مردم را از رأی دادن به آنها بترسانند؛ بلکه این گونه آقای روحانی بتواند از ۴ ساله شدن دولتش جلوگیری کند ... مثلا همین مورد دیوار کشیدن بین زنان و مردان که از قضا دست گل همین طیف حامیان آقای روحانی در سال ۶۳ بود:
اما انشاء الله به امید و یاری حضرت حق، این مکر و حیله به سرانجامی نمیرسد و چهره حق در دیدگان مردم جلوهگر خواهد بود ... باشد که این مسیر غلط و پر زیان دیگر ادامه پیدا نکند و دولتی صالح در مسند امور چهار سال آینده قرار گیرد ... انشاء الله.