وبلاگ سید محمد غفاریان

مرد را دردی اگر باشد خوش است ، درد بی دردی علاجش آتش است ... (مجذوب تبریزی)

وبلاگ سید محمد غفاریان

مرد را دردی اگر باشد خوش است ، درد بی دردی علاجش آتش است ... (مجذوب تبریزی)

به وبلاگ سید محمد غفاریان خوش آمدید. من دانشجوی مقطع دکتری رشته مهندسی کامپیوتر در دانشگاه صنعتی امیرکبیر هستم. در این وبلاگ من نظرات، دانش و تجریبات شخصی خودم در حوزه های مختلف از جمله دنیای فناوری اطلاعات و مباحث کامپیوتری، باورهای مذهبی و موضوعات سیاسی-اجتماعی را منتشر خواهم کرد. به امید آنکه این مطالب مورد استفاده دیگران نیز قرار گیرد.

جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۳۰ ب.ظ

۰

درباره توافق و بیانیه مشترک لوزان

جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۳۰ ب.ظ

بنام آفریدگار یکتا


از دیشب تا کنون عنوانی که در صدر اخبار خبرگزاری‌ها و همچنین نقل محافل مختلف هست، بیانیه مشترک ایران و 5+1 پس از مذاکرات لوزان سوئیس است. برداشت‌ها و واکنش‌های مختلفی نسبت به نتیجه مذاکرات و بیانیه وجود دارد. برخی افراد محتاطانه به این بیانیه نگاه می‌کنند و اظهار می‌دارند که باید تا آخر ژوئن منتظر متن توافق نهایی و چگونگی اجرای آن توسط غربی‌ها بود. اما قشرهای مختلفی هم از مردم هستند که با ذوق‌زدگی‌های تعجب‌آوری درباره این بیانیه و آقای ظریف اظهار نظر می‌کنند! گویی فتح الفتوحی رخ داده است! بخصوص در برخی شبکه‌های اجتماعی، برخی از نظرات و کامنت‌هایی که دیده می‌شود حاوی واکنش‌های احساسی و ذوق‌زدگی عجیبی است! واقعا برایم سؤال است که این افراد که اینگونه ذوق زده هستند اصلا می‌دانند از چه چیزی خوشحال هستند؟! اصلا مفاد بیانیه را فهمیدند؟! ... در این متن می‌خواهم مختصری درباره محتوای بیانیه و نتیجه مذاکرات صحبت کنم.


بدلیل مشغله‌های زیاد تحصیلی فرصت نگارش یک متن تحلیلی مفصل را ندارم، بخصوص اینکه هنوز هیچ چیز قطعی نیست و متن توافق جامع نهایی هنوز نگارش نشده و باید تا انتهای ماه ژوئن (یعنی ۱۰ تیرماه) منتظر ماند و هنوز برای اظهار نظر قطعی زود است اما نکات مهمی از محتوای همین بیانیه مشترک لوزان و اظهار نظر مقامات مختلف قابل تامل و توجه است.


شب گذشته پخش زنده مراسم قرائت بیانیه را از شبکه PressTV دنبال کردم. متن بیانیه بسیار کوتاه و کلی است و تقریبا هیچ عدد و رقمی از جزئیات در آن بیان نشده است، ولی چارچوب اصلی تعهدات طرفین بصورت کلی بیان شده است. متن اصلی بیانیه مشترک را در لینک زیر برای دسترس عموم قرار داده‌ام:


متن زبان اصلی بیانیه مشترک لوزان


پس از آن نشست خبری کوتاه دکتر ظریف با خبرنگاران را از شبکه خبر دیدم تا نقطه نظرات آقای ظریف را بشنوم؛ سپس پخش مستقیم صحبت‌های اوباما را از PressTV مشاهده کردم تا نظرات آمریکایی‌ها را نیز درباره نتایج مذاکرات بشنوم. صحبت‌های اوباما حاوی نکات مهمی بود و برخی از جزئیات توافقات در آن بیان شده است. متن کامل اظهارات اوباما درباره مذاکرات لوزان را نیز در لینک زیر قرار داده‌ام:


متن کامل اظهارات اوباما درباره توافق لوزان


وزارت خارجه آمریکا نیز یک اطلاعیه رسانه‌ای منتشر کرده و برخی از نکات برجسته توافقاتی که تا کنون حاصل شده را مطرح کرده است. در این اطلاعیه به جزئیات بیشتری از مفاد توافقات اشاره شده است:


نکات برجسته توافق لوزان از دیدگاه وزارت خارجه آمریکا


وزارت خارجه ایران نیز دقایقی پس از قرائت متن بیانیه، متنی تحت عنوان «خلاصه راه‌حل‌های تفاهم شده برای برنامه جامع اقدام مشترک» را برای تمام رسانه‌های داخلی ارسال کرده که این متن را نیز می‌توانید در لینک زیر مطالعه کنید. در این متن به جزئیات بسیار کمی اشاره شده است و بیشتر سعی شده نکات مثبت توافق را بیان کند و چندان به تعهدات و امتیازاتی که ایران به طرف مقابل داده نپرداخته است:


نکات برجسته توافق لوزان از دیدگاه وزارت خارجه ایران


اینها محتوای خام و دست اول برای کسانی است که تمایل دارند خود به مطالعه و تحلیل بپردازند و همین موارد برای دستیابی به یک تحلیل اولیه کفایت می‌کند. مهمترین مورد همان متن بیانیه است و باقی موارد اظهارات طرفین مختلف ماجراست که هر کدام جنبه‌هایی که بیشتر به نفع خودشان هست را برجسته می‌کنند اما مطالعه اینها برای رسیدن به یک دید کامل‌تر از واقعیت ماجرا مفید است.


اما دیدگاه خودم نسبت به نتایج مذاکرات و راهکارهای توافق شده تا این مرحله بدین شرح است:

اگرچه هنوز برای اظهار نظر قطعی زود است و باید تا اتمام نگارش متن توافق نهایی و مشخص شدن جزئیات منتظر بود، اما آنچه که تا این مرحله منتشر شده حاوی نکات مثبت و منفی است، اما احساس شخص خودم تا این مرحله این است که برآیند نکات مثبت و منفی توافق لوزان، چندان منطبق بر منافع ایران نیست. نکات مثبت توافق در همان خلاصه وزارت خارجه برای رسانه‌های داخلی بیان شده است، اما موارد نگران کننده‌ای درباره تعهدات ما هست که در صحبت‌های غربی‌ها به آنها اشاره شده است و این موارد قابل تامل است. گویا در برخی زمینه‌ها بصورت گسترده از حقوق هسته‌ای ایران عقب‌نشینی شده است و از سوی دیگر نیز آنچه در مقابل گرفته‌ایم با ابهاماتی روبروست ...


برخی از نکات نگران کننده در ارتباط با محتوای توافق لوزان به شرح زیر است:

  • طبق اظهارات شخص آقای دکتر ظریف، قرار بود توافق نهایی حاوی یک برنامه غنی‌سازی منطبق بر نیازهای واقعی ایران باشد که آنچه کارشناسان به رهبری اعلام کرده بودند حداقل رقمی معادل ۱۹۰ هزار سو توان غنی‌سازی بود. اما آنچه که در توافق لوزان تا این مرحله آمده است تنها ۵۰۶۰ سانتریفیوژ نسل اول با شناسه IR-1 (یعنی ضعیف‌ترین و کم‌بازده‌ترین نسل سانتریفیوژها) در نطنز است که حداقل به مدت ۱۰ سال نیز فراتر از این نخواهد رفت! ... یعنی به مدت ۱۰ سال تنها حدود ۵ هزار سو توان غنی‌سازی، تنها در سطح 3.67% خواهیم داشت!
  • فردو که یک مرکز غنی‌سازی مستحکم برای حفاظت از تاسیسات غنی‌سازی در مقابل تهاجمات نظامی بود تغییر کاربری داده و به یک مرکز تحقیقاتی تبدیل می‌شود. البته در اظهارات گمراه کننده‌ای آقای روحانی و دکتر ظریف مرتب تاکید می‌کنند که بیش از هزار سانتریفیوژ در فردو فعال خواهد بود که حرف دروغی نیست ولی همه حقیقت نیست؛ طبق متن رسمی بیانیه تنها مرکز غنی‌سازی در ایران به مدت حداقل ۱۰ سال فقط نطنز است و فردو صرفا به یک مرکز تحقیقات فیزیک هسته‌ای تبدیل می‌شود و هیچ غنی‌سازی در آن صورت نمی‌گیرد و آن هزار سانتریفیوژی که در فردو فعال هستند (اگر کاربرد واقعی داشته باشند) صرفا کاربری تحقیقاتی خواهند داشت وگرنه مواد هسته‌ای برای غنی‌سازی به آنها تزریق نمی‌گردد ... اما حتی همین تحقیق و توسعه در فردو هم دچار محدودیت شده است! و گویا حداقل تا ۱۵ سال اجازه فعالیت‌های تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی در فردو وجود ندارد!
  • طبق این توافق (و همچنین توافق ژنو) کاملا از فناوری بازفرآوری (Reproccessing) اورانیوم محروم شده‌ایم. و نکته مهم دیگر قید زمانی این محرومیت است که مشخص نیست؛ یعنی معلوم نیست که این محرومیت ۱۰ ساله، ۱۵ ساله، ۲۵ ساله و یا نا محدود است ... برداشتی که فعلا دارم این است که گویا این محرومیت با قید زمانی نا محدود است! ... کسانی که ارزش و فایده فناوری بازفرآوری اورانیوم را می‌دانند ارزش این امتیازی که به غربی‌ها داده‌ایم را بهتر درک می‌کنند ...
  • راکتور آب سنگین اراک قرار است مهندسی مجدد شود و مطابق فناوری روزآمد به یک رآکتور آب سنگین مدرن تبدیل شود که فاقد توانایی تولید پلوتونیوم با کاربری تسلیحاتی است ... تا اینجا چندان بد نیست ولی دو نکته نگران کننده در این میان وجود دارد: اول، در متن بیانیه آمده که راکتور آب سنگین اراک به یک راکتور آب سنگین «تحقیقاتی» تبدیل می‌شود؛ راکتور «تحقیقاتی» با راکتور «صنعتی» فرق دارد و در دو سطح مختلف هستند. اما اینکه معنای دقیق این یعنی چه را باید کارشناسان اظهار نظر کنند و فعلا معنای این بخش مبهم است. نکته دوم، آن است که تفاله حاصل از سوخت مصرفی راکتور اراک را اجازه نداریم در ایران نگهداری و استفاده کنیم. این تفاله‌ها ارزشمند هستند و می‌توان آنها را بازفرآوری کرد اما طبق این توافق از فناوری بازفرآوری محروم شده‌ایم، و اینکه اجازه نداریم این تفاله‌ها را ذخیره و انبار کنیم و مجبور هستیم به خارج از خاک کشور منتقل کنیم. آنچه مشخص نیست آن است که این خروج به معنای فروش و صادرات این محصول ارزشمند است، یا دیگران برای ما در خارج از ایران انبارداری می‌کنند، یا اینکه به کل از دست ایران گرفته می‌شود ؟!
  • پذیرفته‌ایم که سطح بی‌سابقه‌ای از بازرسی‌ها را در اختیار ماموران آژانس قرار دهیم، آن هم در تمام طول زنجیره فناوری هسته‌ای کشور (یعنی از برداشت اورانیوم خام از معدن تا ... تمام گوشه و کنارهای تاسیسات هسته‌ای) و همچنین پروتکل الحاقی را باید پیاده‌سازی و اجرا کنیم که به قول آقای اوباما این سطح از نظارت و بازرسی بی‌سابقه و منحصرا برای ایران اعمال و پیاده‌سازی می‌گردد ... همین یک بند به تنهایی برای تضمین صلح‌آمیز بودن برنامه ایران کافی بود و امتیازات متعدد دیگری که به طرف غربی داده‌ایم واقعا تاسف‌آور و زیاده‌خواهانه است!
  • مورد مهم دیگر آن است که برنامه غنی‌سازی ما در طی یک دوره طولانی (بین ۱۰ تا ۱۵ سال) هیچ توسعه‌ای نخواهد داشت و در حد همان ۵۰۶۰ سانتریفیوژ نسل اول باقی می‌ماند! ... البته قرار هست همکاری‌هایی در دیگر حوزه‌های هسته‌ای رخ دهد اما هنوز هیچ جزئیاتی مشخص نشده است ... حتی میزان ذخایر ما نیز حداقل تا ۱۵ سال در حد ۳۰۰ کیلوگرم محدود شده است و 98% ذخایر فعلی‌مان را باید خنثی‌سازی کنیم! ...
  • مورد بسیار منفی دیگر محدودیت در تحقیق و توسعه (R&D) است. طبق متن بیانیه گفته شده تحقیق و توسعه تنها در حوزه‌های مشخص و با برنامه زمانی مورد توافق طرفین مجاز است یعنی برخی زمینه‌ها هست که حتی اجازه تحقیق و توسعه نداریم و این خیلی تحقیر کننده است ...
  • اعداد و ارقامی که برای قیدهای زمانی استفاده شده بسیار طولانی است: حداقل آنها ۱۰ ساله است و برخی دیگر ۱۵ ساله و برخی دیگر ۲۵ ساله و برخی دیگر هم محرومیت‌هایی است که بصورت نامحدود بر برنامه هسته‌ای ایران تحمیل می‌گردد که اینها واقعا نگران کننده است ...
  • به نظر می‌رسد تحریم‌های ناشی از قطعنامه‌های شورای امنیت و اتحادیه اروپا قرار است یکباره و از ابتدای اجرای توافق نهایی بصورت کامل لغو شوند (که این خوب است) ولی گویا تحریم‌های آمریکایی قرار است صرفا تعلیق شوند، آن هم نه از ابتدا و یکباره، بلکه یک شرط برای آنها مطرح شده و آن شرط تایید پایبندی ایران به تعهداتش توسط آژانس انرژی اتمی است!! ... با توجه به اینکه اصل هدف تیم مذاکره کننده لغو تحریم‌ها بوده و هدفی غیر از این نداشتیم، بحث لغو تحریم‌ها مهمترین نکته کل این توافق است ... اما اینجا یک ملاحظه مهم و اساسی وجود دارد: در میان کل مجموعه تحریم‌های اقتصادی که علیه ایران اعمال شده، تحریم‌های بانکی (بخصوص بانک مرکزی) و تحریم نفتی از همه مهمتر بوده و در واقع اصلی‌ترین تحریم‌هایی که باید لغو شوند همین دو دسته است ... اکنون سؤال مهم این است: «آیا تحریم‌های بانکی و نفتی در آن دسته تحریم‌هایی که از ابتدا و یکباره لغو می‌شوند قرار دارند و یا در دسته دیگر که پس از تایید پایبندی ایران به تعهداتش، تنها تعلیق می‌گردند؟!» ... اگر پاسخ آن باشد که تحریم‌های بانکی و نفتی در دسته دوم (یعنی تعلیق پس از تایید پایبندی ایران به تعهداتش) هستند که باید گفت تیم آقای ظریف افتضاح به بار آورده و نه تنها هیچ دستاوردی نداشته بلکه کلی امتیاز و محدودیت و کوتاه آمدن از حقوق هسته‌ای را در قبال هیچ و پوچ از کف داده است! ... اما اگر در دسته اول باشند (یعنی تحریم‌های بانکی و نفتی به یکباره و از ابتدا لغو -نه تعلیق- می‌شوند) آنگاه فقط می‌توان گفت تیم آقای ظریف هنری نکرده، چرا که در برابر این همه امتیاز و کوتاه آمدن از حقوق هسته‌ای و پذیرفتن نظارت‌ها و محدودیت‌های ۱۰ ساله، ۱۵ ساله، ۲۵ ساله و حتی مادام العمر، این دیگر حداقل چیزی بوده که می‌توانستند از طرف مقابل بگیرند و متاسفانه توانایی آقای ظریف و تیمش در حد همین حداقل‌هاست ...


با نگاهی به این موارد کاملا مشخص است که این توافق (همانند توافق ژنو) هیچ جای ذوق‌زدگی ندارد، بخصوص که رضایت فوق‌العاده زیاد و ذوق‌زدگی اوباما و دیگر غربی‌ها از نتایج توافق، نشان دیگری از این واقعیت است که چندان توافق فوق‌العاده‌ای برای ایران حاصل نشده ... بطور نمونه به این جملات اوباما دقت کنید: «... امروز ایالات متحده به همراه متحدین خود به یک تفاهم تاریخی با ایران دست یافته است ... امروز پس از ماه‌ها دیپلماسی اصولی و سنگین، به یک چارچوب برای آن توافق دست یافته‌ایم؛ توافقی که خوب است، و با اهداف اساسی ما منطبق است ...» ... اگر آقای اوباما راست می‌گوید (که البته بارها و بارها دروغگویی کرده) توافقی که با اهداف اساسی دولت آمریکا از مذاکرات منطبق هست قطعا انطباقی با منافع مردم ایران ندارد (به عبارت صریح‌تر «توافق برد-برد بین ایران و آمریکا» یک توهم و شوخی تلخ و بی‌مزه است) ... ولی باید منتظر جزئیات نهایی ماند تا راست یا دروغ بودن این ادعای اوباما روشن گردد.

هنوز برای اظهار نظر نهایی زود است و کار هنوز تمام نشده است؛ کنگره آمریکا اعلام کرده که می‌بایست بازبینی‌های دقیقی در محتوای توافق انجام دهد و اوباما نیز اعلام کرد در این مدت سه ماهه باقیمانده تا نگارش و امضای توافق جامع نهایی از بحث و مناظره در این زمینه استقبال می‌کند. امیدوارم آقای روحانی نیز همین رویه را در دستور کار قرار دهد و بجای بایکوت و توهین به منتقدین، فضای نقادی و بحث و مناظره را فراهم کند تا خروجی توافق برای ملت و مملکت بهتر باشد. امیدوارم مجلس و دیگر نخبگان نیز در این مسیر ورود بیشتری داشته باشند و امتیازات واگذار شده به رقیب را قدری تلطیف کنند.




تکمیلی:

شب گذشته (۱۵ فروردین) آقای دکتر ظریف از ساعت ۲۳ در برنامه نگاه-۱ از شبکه اول سیما حضور یافتند و توضیحات مفصلی تا ساعت ۱:۱۵ بامداد درباره بیانیه سوئیس، اطلاعیه وزارت خارجه آمریکا و پرسش‌های مختلف پیرامون آنها ارائه کردند (لینک متن اظهارات آقای ظریف). برنامه بسیار خوبی بود و مجری برنامه سؤالات جدی و مستندی از آقای وزیر پرسید که تقریبا شامل بسیاری از موارد نگران کننده‌ای که در بالا ذکر کرده‌ام بود. امیدوار بودم جناب آقای ظریف نکات دلگرم کننده‌ای در پاسخ به این موارد نگران‌کننده بیان کنند اما متاسفانه توضیحات آقای ظریف تنها تایید کننده همه موارد فوق بود!

تنها موردی که قدری رگه‌هایی از امیدواری در آن قابل مشاهده بود بحث لغو تحریم‌ها بود که آقای ظریف با قطعیت تمام اعلام کرد کلیه تحریم‌های مالی و اقتصادی (از جمله تحریم‌های بانکی و نفتی) از ابتدای اجرای توافقنامه بصورت یکجا لغو می‌گردد. امیدواریم همین طور باشد و همانند توافق ژنو سر تیم آقای ظریف کلاه نرود ...

اما نکته عجیب اینکه این موارد از دیدگاه آقای دکتر ظریف گویا اصلا مشکلی نداشت و همه چیز خیلی خوب است! از دیدگاه ایشان کلیه امتیازات و محدودیت‌های حداقل ۱۰ ساله‌ای که برای برنامه هسته‌ای کشور پذیرفته‌اند خیلی عادی و خوب بود! ایشان مرتب با افتخار تکرار می‌کرد «غربی‌ها قبلا می‌گفتند ایران باید درب فردو و اراک را ببندد، ولی ما اینها را نگه داشتیم» ... جل‌الخالق! حقیقتا آقای ظریف مصداق بارز ضرب‌المثل معروف «به مرگ گرفتند تا به تب راضی شود» است! ... آقای ظریف شما با توافق سوئیس یک «تب ۴۰ درجه مزمن و شاید لاعلاج» برای برنامه هسته‌ای ایران آورده‌اید و افتخار می‌کنید که «مرگ» نیاوردید! ... اینکه هنری ندارد و نیازی به این همه کارشناس و بحث نبود!

نکته نگران کننده دیگری که آقای ظریف افشا کرد و تا پیش از این مطرح نبود، بحث الزام ایران به اجرای مادام العمر پروتکل الحاقی است که این یک فاجعه برای استقلال ملی است!


واقعا فکر نمی‌کنم برای اهل خرد حرفی باقی بماند ... امیدوارم نخبگان نظام بطور جدی در این مسأله ورود کنند و از بروز چنین فاجعه‌ای جلوگیری کنند.




تکمیلی-۲:

بالاخره یک برنامه مناظره در شبکه خبر صدا و سیما با حضور دو تن از کارشناسان موافق و منتقد برگزار شد و در آن به بررسی نقاط ضعف و قوت توافق و بیانیه لوزان سوئیس پرداختند. در این مناظره آقای مهدی محمدی به عنوان کارشناس منتقد و آقای بهشتی‌پور به عنوان کارشناس موافق بیانیه لوزان حضور داشتند. من از آقای بهشتی‌پور شناخت زیادی ندارم، ولی دعوت از یک کارشناس نخبه مانند آقای مهدی محمدی کاملا نشان از خوش‌سلیقگی مدیران این برنامه داشت.

متن مشروح این مناظره در این لینک و فیلم مناظره نیز از این لینک قابل دسترسی است.


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۱۴